تست 13) حالا دیگر اشتهای من خیلی بد تر شده است اشتهای من بدتر از حد معمول نیست من دیگر به هیچ وجه اشتها ندارم. اشتهای من دیگر به خوبی گذشته نیست 7) من به هیچ وجه به فکر آسیب رساندن به خود نیستم اگر امکان داشت خود را می کشتم من نقشه های مشخصی برای خودکشی دارم من احساس می کنم بهتر است بمیرم. 12) من خیلی زودتر از گذشته خسته می شوم. من با انجام هرکاری خسته می شوم من بیش از حد معقول خسته نمی شوم. من خسته تر از آنم که بتوانم کاری انجام دهم 4) دیگر هیچ چیز مرا راضی نمی کند. من نارضایتی خاصی ندارم من از همه چیز ناراضی ام. من از چیزهایی که لذت می بردم ، دیگر لذت نمی برم 9) من سعی می کنم تصمیم گیری خود را به تاخیر بیاندازم برای من تصمیم گرفتن مشکل است من دیگر نمی توانم هیچ تصمیمی بگیرم من مثل همیشه می توانم به خوبی تصمیم بگیرم. 10) من از این که پیر یا غیر جذاب به نظر می رسم، نگرانم . من احساس نمی کنم به نظر دیگران بدتر از گذشته باشم. من احساس می کنم که وضع ظاهرمن دائمادرتغییراست و باعث می شوددرنظردیگران جذاب نباشم من احساس می کنم زشت یا زننده ام. 3) من خود را شکست خورده نمی دانم. من هر چه به گذشته می نگرم چیزی جز شکست نمی یابم. من احساس می کنم بیش از یک شخص متوسط در زندگی با شکست مواجه شده ام من احساس می کنم شخصی شکست خورده ام 8) من اکنون کمتر از گذشته نسبت به مردم علاقه دارم من علاقه ام را تاحد زیادی نسبت به مردم ازدست داده ام و فقط اندک احساسی نسبت به آنها دارم من تمام علاقه ام را نسبت به مردم از دست داده ام و هیچ توجهی به آنها ندارم من علاقه ام را نسبت به مردم از دست نداده ام 11) من اصلا نمی توانم کار کنم من برای انجام هر کاری باید خیلی به خود فشار بیاورم من می توانم مثل گذشته کار کنم برای من شروع یک کار مستلزم کوششی فوق العاده است. 2) من نسبت به آینده بدبین یا مایوس نیستم من احساس می کنم که به آینده امیدی نیست و اوضاع بهتر نخواهد شد. من نسبت به آینده مایوسم من احساس می کنم هیچ امیدی به آینده ندارم. 6) من ناامید نیستم من از خودم نا امیدم من از خود نفرت دارم. من از خودم بیزارم 1) من غمگین یا گرفته ام من غمگین نیستم آن قدر غمگین یا بدبختم که دیگر تحملش را ندارم همیشه غمگین یا گرفته ام و نمی توانم خود را از این وضع خلاص کنم 5) من احساس می کنم که کاملا گنه کارم انگار احساس می کنم که بسیار بد و بی ارزش هستم . من اغلب اوقات احساس می کنم که بد یا بی ارزشم . من احساس گنه کاری خاصی ندارم. Δ